سلام رفقا ! من چند وقت پیش به یه وبلاگ رسمی اهل سنت سر زدم. که رنک اول گوگل بود.
مطالبش رو خوندم و برای معرفی خودم بهش یکی از مطالبش رو نقــد کردم و براش فرستادم. پیش خودم گفتم: من که خیلی وقت ندارم برای مخاطبای وبلاگ پست درست و حسابی بنویسم، حداقل از بایگانیم استفاده کنم! خیلی روایت باحالی از کتاب صحیح بخاری آورده برای تعریف داستانش! حتما بخونید... سوتی هایی که ازش گرفته شده هم خیلی جالب و منطقی و خنده داره، و ثابت می کنه روایتی که بر ضد ما شیعه ها استفاده کرده سر تا پا جعلیه! اینم بگم که بعد از این که من این جوابیه رو براش نوشتم، پس فرداش که رفتم ببینم جواب داده یا نه، دیدم که پیام از طرف سرور لوکس بلاگ اومد: وبلاگی با این آدرس پیدا نشد. وبلاگ مورد نظر حذف شده است. که بعداً از یه جاهایی متوجه شدم که وبلاگش رو به یه سایت پر بازدید دوست یابی فروخته. به علت رنک بالایی که توی گوگل داشته. اینم آدرس. خودتون ببینید:
اول حرف ایشون بدون هیچ تغییر (واقعا راست میگم):
دوستان امروز یه سری مطلب جمع آوری کردم که نه تنها همه ی اتهاماتی که افراد غافل به ام المومنین عایشه میزند را کاملا رد میکند بلکه به افرادی که این اتهامات را به ایشان میزنند تذکر میدهد و مجازاتشان را یاد آور میشود .
در ضمن این مطالب اسناد کاملا معتبری دارند . یکی صحیح بخاری و دیگری قرآن کریم .
رد شایعه خیانت به حضرت محمد :
ام المومنین عایشه در یکی از غزوات حضرت محمد او را همراهی کرد.در زمانی که حضرت محمد به تازگی دستور حجاب زنان را صادر کرده بود. پس ام المومنین عایشه را در کابینی قرار دادند که شتری آن را حمل میکرد. هنگام بازگشت به مدینه وقتی کاروان متوقف بود،ام المومنین عایشه به قصد دفع (دستشویی) از کاروان جدا شد. خدمتکارانش چون از نقض قانون حجاب بیم داشتند داخل کابین را نگاه نکردند، و بدون او دوباره عازم شدند. فردا هنگامی که لشگر حضرت محمد در گرمای ظهر توقف کرده بود، ام المومنین عایشه همراه با صفوان وارد شد. عدهای به این دو شک میبرند و شایعه میشود که ام المومنین عایشه به حضرت محمد خیانت کرده است. در پی این واقعه حضرت محمد به ام المومنین عایشه بیاعتنایی میکند و از افراد مورد اعتمادش راه چاره میخواهد. یک ماه سپری میشود و ام المومنین عایشه دلچرکین نزد حضرت ابوبکر میرود. پس حضرت محمد وارد میشود و از ام المونین عایشه توضیح میخواهد. ام المومنین عایشه ضمن گریه ابراز بیگناهی میکند. همانجا حضرت محمد میگوید وحی دریافت کرده که ام المومنین عایشه بیگناه است و کسانی که به آبروی وی لطمه زدهاند باید مجازات شوند. (صحیح بخاری، ۴۶۲)
و این هم آیات قرآن کریم :
آیات اولیه سوره نور در همین رابطه نازل شده است. آیه چهار این سوره میگوید: «کسانى که زنان عفیفه پاکدامن را به زنا متهم میکنند و سپس چهار شاهد نمیآورند، به آنان هشتاد تازیانه بزنید و هرگز شهادتى را از آنان نپذیرید، و اینان خود در حقیقت فاسقاند.» آیات یازده تا هفده هم کسانی که این شایعه رادهان به دهان نقل کردند را به شدت مورد شماتت قرار میدهد و میگوید اگر رحمت خدا نبود به خاطر همین تهمت بزرگ عذابی عظیم به شما میرسید و از مسلمانان میخواهد هرگز مشابه چنین رفتاری را تکرار نکنند.
دوستان این بود مطالبی با اسناد موجه و قابل اعتماد امیدوارم که هر کس چنین رفتار های زشتی از او سر میزند ، خداوند او را به شدید ترین عذاب ها نایل کند
و این عین چیزی که بنده براش نوشتم:
سلام.
بی مقدمه.
من طبق وظیفه ی دینی و در حد سواد و مطالعاتم یه سری از صحبت هایی که اینجا کردی و به ما شیعیان اعتراض کردی رو نقد میکنم. انشاالله که به جاهای خوبی برسیم. که خدا میخواد. این پستت رو هم بدون ذکر منبع و کاملاً عقلانی بررسی می کنم تا ببینم چه جواب محکمی داری!
راستی این ایمیل منه! هر شبهه و مسئله ای بود حتما برام بنویس که انشاالله با هم صحبت کنیم.arkh1442@yahoo.com
و اما درباره ی این بحث شما که گفتید ما شیعیان عایشه را به خیانت متهم میکنیم.
شیعه هیچ گاه به عایشه نسبت بد کارگی نمیدهد و در تفاسیر ما در مورد افک از عایشه دفاع میکند و این اتهام را که معلوم نیست از کجا آمده رد میکند.در مذهب ما نسبت بدکارگی به هیچ کس جایز نیست چه برسد به همسران پیامبر. پس این از اتهامی که شما به ما زدید نه ما به شما! ما هیچ وقت به عایشه نسبت بدکارگی ندادیم .....
و اما درباره ی خود روایتی که آوردید:
سرتاپای این حدیث کذب و باطل است.
دلیل اول: عایشه برای قضای حاجت رفته است. کاروان در حال راه افتادن بوده. روایت میگوید که از روی عدم نقض حکم حجاب نباید داخل کابین را نگاه میکردند؛ آیا نمیتوانستند صدا بزنند؟!؟
گیریم که باید نگاه میکردند، آیا هیچ ندیمه زنی یا هیچ محرمی در کاروان نداشت که داخل کابین را نگاه کند؟! ابوبکر و ... . هر چه باشد ایشان همسر پیامبر بودند و در آنجا جایگاه بالایی داشتند و حضور و عدم حضورشان ملموس بوده است. این طور نیست؟!
آیا در این فاصله ی زمانی کاروان پیامبر برای نماز توقفی نداشتند که عدم حضورشان آشکار شود؟!
دلیل دوم: آمده که وقتی عایشه با صفوان(مسئول تدارکات سپاه) وارد لشگر می شوند شایعه ی خیانت عایشه بین اصحاب پیامبر شایع می شود و پیامبر به خاطر این قضیه به عایشه به مدت یکماه بی اعتنایی می کند.
اگر این سخن را قبول کنیم عصمت و عالم به غیب بودن پیامبر را زیر سوال می بریم. پس آیه ی : «وَ ما یَنطِقُ عَنِ الهَوَی» چرا که در ادامه ی روایت ذکر شده که : یک ماه سپری میشود و ام المومنین عایشه دلچرکین نزد حضرت ابوبکر میرود. پس حضرت محمد وارد میشود و از ام المونین عایشه توضیح میخواهد. ام المومنین عایشه ضمن گریه ابراز بیگناهی میکند. همانجا حضرت محمد میگوید وحی دریافت کرده که ام المومنین عایشه بیگناه است و کسانی که به آبروی وی لطمه زدهاند باید مجازات شوند.
یعنی پیامبر در آن مقطع زمانی که عایشه وارد لشگر شده (پناه بر خدا) مرتکب گمان اشتباه شده و او نیز مانند سایر افراد درباره ی عایشه فکر خیانت کرده است. و بعد از ابراز بیگناهی پیامبر نظر و فکر و گمان خود را تغییر میدهد. یعنی گمان اول اشتباه بوده(!) آیا گمان و فکر اشتباه کردن را میتوان به پیامبر نسبت داد؟! "فما لکم کیف تحکمون؟"
از طرف دیگر خدا در قرآن کریم میفرماید: اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثم. خب طبق این آیه اصلا می شود پیامبر گمان بد به خود راه دهد؟؟ یعنی خلاف حرف خدا عمل کند؟
و بعد پیامبر از جانب خدا به خاطر این قضیه وحی دریافت می کند که عایشه بی گناه است. یعنی خدا هم گمان بد پیامبر نسبت به عایشه را رد می کند و میگوید پیامبر تو اشتباه کردی ! عایشه بی گناه است!؟؟؟
از آنطرف کجای آیه ای که ذکر کردید این مفاهیم یعنی رد اتهام از عایشه را میرساند؟ اصلا این وحی ای که میگید کو؟! کجا ثبت شده؟ توی قرآن؟ این همه نوشتی ولی بازم میگم ما کلاً این اتهام را قبول نداریم و عایشه را از فحشا به دور میدانیم... خواستم فقط ثابت کنم که این داستانی که توی کتاب معتبرتون(!) اومده کاملاً جعلیه! اگه این که کتاب معتبره کتاب های دیگتون چیه؟
این ها فقط بعضی برداشت های ذهن حقیر بود که خدمتتان عرض کردم. و اگر نقصی بر آن وارد است از بنده است و لاغیر.
اگر بازهم جوابیه ای نسبت به نوشته ی بنده دارید ان شاالله جوابگو خواهم بود!
خدا همه ی ما را به راه راست هدایت کند. ان شاالله
و شما رو با اونایی که حبشون توی دلته و من رو با اونایی که حبشون توی دلمه محشور کنه!
نظرات شما عزیزان:
![](/weblog/file/img/m.jpg)
آدرس این وبلاگ رو به ماهم بده...ببینییم چه خبره..
راستی آیا این وبلاگی که میگی هیچ پاسخی واسه این حرف های شما نداشت..
من که از این حرفات خندم گرفت.واقعاکه........
حرف من: اولاً سلام. دوست عزیز اهل سنت من!! چقدر خوب بود که حداقل سلام میکردی اول! شما که میگی به سنت پیامبر معتقدی. پیامبر همیشه اول به دیگران سلام میکرد. یعنی چی این حرفت ؟ من که آدرس اون وبلاگ رو گذاشتم. و گفتم که اون وبلاگ الان چی سرش اومده و فروخته شده. نگفتم!؟ بعد کجای حرفای من غیر منطقی بود؟؟!؟! فکر میکنم داستانی که توی صحیح بخاری اومده خنده دار باشه ... و البته جوابیه ی حقیر... واقعا که چی!!؟؟؟ کاش یه آدرسی داده بودی ... ولی چه میشه کرد؟!!!
سایت سنت یک سایت شیعی است در رد فرقه اهل بدعت و تسنن