بعضی از ما آدمها آدم های به شدت منفعت جویی هستیم. تا جایی که دین با ما راه بیاد ما هم با دین راه میایم. ولی وقتی که مثلا دین خلاف میل و علاقه ی ما چیزی دیگری بگوید میگوییم : آآآآآ دیگه نشد... تا این جا که برای من مشکلی نداشت حرفتو گوش دادم ولی اینجا راه ما جدا میشه تا بعد از این که این کار انجام شد...
موانع راه ...
خیلی وقت ها یکی از دوستامون بهمون میگه که مثلا بیا و این کار گناه رو انجام بده، بعدا توبه می کنیم. حالا حالا ها وقت هست برای توبه... میدونید توی این موقعیت باید چیکار کنیم و به اون دوستمون -که اگر هر آدم یکیشو داشته باشه دیگه دشمن نمیخواد- چی بگیم؟؟
میتونیم با یه پیشنهاد ، پیشنهادش رو قبول کنیم...
حتما این پیشنهاد رو توی ادامه ی مطلب بخونید...
خیلی وقت ها ما فکر میکنیم برای اینکه امام زمانمون ظهور کنه باید همه یکباره تمام گناهانمون رو کنار بذاریم و از کار و زندگی بزنم و صبح تا شب بشینیم عبادت کنیم. در حالی که اینطور نیست. ما میتونیم با روش تدریج زمینه ساز ظهور آقا بشیم .
شاید بگید که روش تدریج دیگه چه صیغه ایه؟؟ برای بهتر درک کردن این مطلب میخوام یه مثال بزنم
فکرش رو بکنید که مثلا شرکت آب بیاد اعلام کنه که آی مردم هرکس بیاد و روزانه یه لیترآب کمتر مصرف کنه...
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است:
مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمایند:
پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم
خودش هم رفت پشت پرده.
از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند
...